جدول جو
جدول جو

معنی مدفون کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مدفون کردن
به خاک سپردن، نهان کردن: زیر خاک زیر خاک کردن در گور نهادن جسد: بعد ازان درمان چشمش چون کنم زنده خود را زین مگر مدفون کنم. (مثنوی)، در زیر خاک پنهان کردن گنجینه و غیره: خزانه لالی و جواهر غیب را در این دریا مدفون کرده
فرهنگ لغت هوشیار
مدفون کردن
به خاک سپردن
تصویری از مدفون کردن
تصویر مدفون کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
مدفون کردن
دفن کردن، به خاک سپردن، پنهان کردن، مخفی کردن، نهان ساختن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ عَ نِ / نَ دَ)
مدروس گرداندن. از بین بردن. خراب و ویران و فرسوده کردن. محو و ناپدید ساختن، ناپدید کردن، کهنه کردن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مدهون کردن
تصویر مدهون کردن
چرب کردن، پوست پیراستن چرب کردن روغن مالیدن، دباغی کردن (پوست)
فرهنگ لغت هوشیار
درمان کردن درمان کردن علاج کردن: رنج ما را که توان برد بیک گوشه چشم شرط انصاف نباشد که مداوا نکنی. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
ور انداختن، کهنه کردن فرسودن، ناپدید کردن کهنه کردن، فرسوده ساختن، ناپدید کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدهون کرده
تصویر مدهون کرده
چرب شده روغن مالیده، پوست پیراسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشحون کردن
تصویر مشحون کردن
انباشتن آگندن آکندن پر کردن پرکردن انباشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفتون کردن
تصویر مفتون کردن
ویا پانیدن شیفته کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقرون کردن
تصویر مقرون کردن
نزدیک کردن بهم پیوستن
فرهنگ لغت هوشیار
دیوانه کردن، به جنون کشاندن، شیدا کردن، شیفته کردن، شوریده کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
درمان کردن، علاج کردن، شفا دادن، معالجه کردن، تداوی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
يحفظ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
Secure, Enshrine
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
consacrer, sécuriser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
einweihen, sichern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
铭刻 , 确保
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
محفوظ کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
পবিত্র করা , নিরাপদ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
ทำให้ศักดิ์สิทธิ์ , ประกัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
kutakasa, hakikisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
奉納する , 確保する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
신성하게 하다 , 보장하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
לקדש , להבטיח
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
poświęcić, zapewnić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
kutsamak, güvence altına almak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
mengabadikan, mengamankan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
पवित्र करना , सुरक्षित करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
consacrare, assicurare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
consagrar, assegurar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
heiligen, beveiligen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
освячувати , забезпечити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
освятить , обеспечить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
consagrar, asegurar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی